«اسیرِ سار» و «امیرِ سوار»!/فرگرد1394

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1394

«اسیرِ سار» و «امیرِ سوار»!

من «خودکامه ای وِرّاج» را دیدم نشسته بر کنارۀ «دریایی موّاج»!

در سایه سارِ «بُرجی پر از ذخایر» و در کنارش «دُرجی از جواهر». 

جواهراتی که هر «دانه اش خراج ولایتی» بود و هر «دُردانه اش تاراج ایالتی» .

او یکایک «سکّه های زرّین» و «سبیکه های سیمین» را 

با «مُباهات» از «صندوقچۀ جواهرات» برمی داشت

و به درون دریا «می انداخت» 

و با عربده ای مستانه دستی بر طبل شکم «می نواخت»!

او «صدای قُلُپ قُلُپ را می شنید» و با «هر دو لُپ می خندید». 

او به گونه ای «از تهِ دل می خندید» و «بر روی گِل می رقصید»،

که گویی از «وَجد» به «وجود» آمده است!

او بر سرِ «گنجِ بی رنج» نشسته بود!

گنجینه ای که در هر «دُردانۀ گنج»،صدها«نشانۀ رنج» فریادگر بود،

رنج «مردُمی مسکین» که کمرشان زیر بار «تورُِّمی سنگین» می شکست!

خودکامه در فکرِ «کامۀ یارۀ خویش» بود،نه «جامۀ پارۀ درویش».

خودکامه «شادمانه می زیست» فارغ از آن که ملّتی «اندوهگنانه می گریست»!

از «کاخ،قاه قاهِ دم به دم» به گوش می رسید و از «کوخ،آه آهِ دمادم»!

آن جا «غریوِ شادی» بود و «ریوِ شیّادی»،

ولی این جا «زار زیستن» بود و «نزار گریستن»!

برای این ملّت ها تنها «راهِ رهایی»،«پگاهِ آگاهی» است!

تا اینان «ستم پذیر»اند،آنان نیز «سختگیر»اند!

و تا اینان «اسیرِ سار»اند،آنان نیز «امیرِ سوار»اند! 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

وِرّاج: پرحرف پُگو،بیهوده گو

دُرج: صندوقچه،جعبه کوچک جواهرات

سبیکه: نقره گداخته، تکه سیم یا زر

قُلُپ قُلُپ: صدای جوشیدن آب

وَجد: شوق و ذوق، خوشی، شیفتگی

لُپ: توی دهان،دو طرف دهان،زیر گونه ها

کامه: کام،مراد،آرزو،مقصود

یاره: دستبند زرین

غریو: فریاد، خروش، بانگ بلند،فریاد خشم

ریو:مکر ،حیله، فریب،نیرنگ

سار: رنج،آزار،محنت،درد،رنجور

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 7 دی 1398 | 4:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |