استقلال ، آزادي،جمهوري اسلامي
(يادواره از روز 17 شهريور57)
ديروز سي و سومين سالروز جوشش خشم و خروش ملت ايران در جمعه هفدهم شهريور سال 1357 بود. در اين روز مردم آزادي خواه و سنم سنيز ايران ،عصاي عصيان بر دست و پرچم طغيان بر دوش عليه خودكامگي حاكمان به پاخاستند و با سر دادن شعار« استقلال ،آزادي،جمهوري اسلامي»، در حقيقت ضمن تعيين نوع رژيم حكومتي خود(جمهوري اسلامي) بردرونمايه نمادين آن نيز (يعني استقلال و آزادي) تصريح كردند.
من در آن روز احساس خود را در قالب سروده اي كوتاه بيان كردم و بر اين شعار تاريخي(استقال ،آزادي، جمهوري اسلامي) پاي فشردم تا ان شاألله نسل هاي هميشه تاريخ به ياد داشته باشند كه پدران و مادران آنان با ايثار خون خود نوع حكومتي را برگزيدند كه درونمايه سرخ آن «استقلال و آزادي » بود!
اين شما و اين شعر
« استقلال ، آزادي، جمهوري اسلامي »
(1)
بر سنگفرش كوچه ها
بر خاك خون رنگ بيابان ها و صحراها
به روي قلب اسفالت سيه رنگ خيابان هاي شهر
بر جبين روشن ديوار هر خانه
به روي صخره هاي سخت كهساران
و در پيشاني هر دسته از رزمندگان
بر روي هر پرده
و در آثار سرخ پنجه خونين جانبازان
و اندر اختلاط پرشكوه خون روحاني و دانشجو
به روي سينه تخته سياه هر كلاس درس
و اندر لابه لاي سطرهاي مشق هر كودك
و هر سرمشق
با خون شهيدان و...
قلم هاي دو پاي هر مجاهد
سرخ و خون آلود بنوشته است:
«استقلال،آزادي،جمهوري اسلامي»
(2)
شب است و در طلوع ماه پيكار است
محرم سرخ و خونين مي رسد از راه
و بر سيماي او آثار زخم سال ها پيكار
پيكار مدام حق و باطل
مردي و نامردمي
پاكي و ناپاكي
و در آغاز استقبال از اين ماه پيروزي خون بر تيغ
خون پاك صدها جنگجو
بر تاركش جاويد خواهد ماند
و در آغاز تحميل سكوت و ظلم شب بر شهر
غريو و غرش تكبير و توحيد مسلمانان
ستون كاخ استعمار دشمن را فروكوبيد
و در دنبال آن خطي ز آتش
قلب مردان را دريد از هم
و در توفان خونبار صفير گرم خشم سرخ
و در آهنگ تكبير و نداي دلكش توحيد
و در موج عظيم خون جاري در خيابان ها
و در پرواز شورانگيز مرغ جان به اوج آسمان عشق
و در تكرار تكبير جوانان بر فراز بام
هم آهنگ و توام با صفير گرم و گل رنگ گلوله
در فضاي تيره تهران
اندر ريزش گل هاي پرپرگشته روي خاك
و اندر صبر سرخ سخت كوشان در بن سنگر
و در لبخند معصومانه پيكارگر در لحظه بدرود
بر لب هاي خشك و سرد
تنها اين سرود ما ترنم داشت:
«استقلال،آزادي ،جمهوري اسلامي»
(3)
در فضاي وحشت ميدان ژاله
در ميان بزم خون و آتش و لاله
صفير سرخ رگبار مسلسل ها
و در مشتان پولادين چون كوه استوار و سخت
و در شوق صداي نازك بشكفتن اين لاله هاي سرخ شهريور
و در فرياد خشم توده هاي رنجبر بر ضد خودكامان
و اندر لرزش تند زمين در زير پاي مردم عاصي
و در آهنگ جانسوز شعار توده مستضعف بيدار
و در بازي شورانگيز جنگ مشت ها با تانك
و اندر ضجه هاي دلخراش مادران بر گور فرزندان
و در دردانه هاي اشك بر سيماي معصوم يتيمان
در خراش دست خون آلود خواهرها
كه با ناخن ز خاك سرد و افسرده
برادرهاي از كف رفته مي خواهند
و در شور و شكوه رعدآساي سرود خون
و از حلقوم مردان و زنان پاك و آزاده
طنين سرخ اين آهنگ مي پيچد كه:
«استقلال،آزادي،جمهوري اسلامي»
(17شهريور1357 - شفيعي مطهر)
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: شعر نو
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.