هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 949)
«تحجُّر» یا «تفکُّر»؟!
من دو چیز را «پنهان» و «بی پایان» دیدم :
یکی «نهایتِ جهان» و دیگری «حماقتِ انسان» .
ممکن است روزی عمر جهان به «کفایت» و «نهایت» برسد،
ولی حماقت انسان،«قاموسی بی پایانه» است و «اقیانوسی بی کرانه» .
مردمی که «درک» را «ترک» می کنند
و «توحید» را نیز بر پایه «تقلید» می پذیرند،
«با شعور می ستیزند» و «از نور می گریزند»!
اینان «ریشه روشنایی» و «اندیشه شکوفایی» را برمی کَنَند
و «تحجُّر» را بر «تفکُّر» برمی گزینند!
آیا هیچ «اندیشه ای» و «خردپیشه ای»،
می تواند این همه «حماقت» را «طاقت»
و برای این همه «بلاهت»،«شباهت» بیاورد؟!
آیا هیچ «آدم دانا» و «قلم توانا» می تواند
این گروه را بهتر از این «تعریف» و «توصیف» کند؟
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿۱۷۹،اعراف﴾
و محقّقا بسیاری از جنّ و انس را برای جهنّم آفریدیم ، چه آن که آن ها را دل هایی است بی ادراک و معرفت ، و دیده هایی بی نور و بصیرت ، و گوش هایی ناشنوای حقیقت ، آن ها مانند چهارپایانند، بلکه بسی گمراه ترند ، آن ها همان مردمی غافل اند.
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
تحجُّر: سنگ شدن،سخت شدن،دُگماتیسم
کفایت: بس شدن ،کافی بودن،تمام شدن
قاموس: دریا،دریای عظیم،میانه دریا
بلاهت: نادانی،کودنی،ضعف عقل
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.