آزادي انديشه در انديشه امام خميني(ره)

 آزادی اندیشه در اندیشه امام خمینی (ره)

 

 بخش دوم

 کرامت انسان 

 آزادی تفکر و اندیشه مردم در عرصه سیاسی می تواند در قالب تشکل ها،احزاب و جمعیت ها تبلور یابد . امام در باره آزادی احزاب می فرماید :

     " هر گونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازد، آزادند و اسلام در تمام شئون حد و مرز آن را تعیین کرده است . احزاب،گروه ها و جمعیت های سیاسی و مذهبی آزادند، مادامی که اعمالشان بر ضد جمهوری اسلامی و اسلام و نقض حاکمیت ملت و نقض ملیت و کشور نباشد ."              (صحیفه نور، ج۱۰،ص۲۴۸)

    "جناح های سیاسی در اظهار عقاید خود آزادند . "

    "همه احزاب در ایران آزاد خواهند بود،مگر این که مخالف با مصالح ملت باشد. در آن صورت از فعالیت آن ها جلوگیری خواهد شود . لکن در اظهار عقیده آزاد است و اقلیت ها ی مذهبی نیز محترم هستند ." (صحیفه نور ، ج۲۲ ، ص ۱۶۰)

        بعضی آزادی را فقط برای طرفداران و تاییدکنندگان خود محترم می شمارند . یعنی معتقدند مردم آزادند که هر چه ما گفتیم،بگویند :چشم !سمعا و طاعتا !

 امام برای تنبیه و تادیب این گونه سیاستمداران می فرمایند :

     " این یک دیکتاتوری است که انسان بخواهد آن چیزی را که خودش فکر کرد درست است، دیگران از او بی جهت قبول بکنند . نمی داند که این رویه ،رویه دیکتاتوری است . خیال می کند که رویه،رویه انسانی و اسلامی است . دیکتاتور ها این صفت را دارند که می خواهند خودشان برسند به یک قدرت ، ولو این که یک ملت تباه بشود . "  (صحیفه نور ، ج۱۴، ص ۲۴۴)

       ارزش کارهای مثبت انسان ها به آزادی و اختیار آنان در انجام یا عدم انجام آن کارهاست . بدیهی است اگر فرد یا افرادی با اجبار نماز هم اقامه کنند، ارزشی ندارد . برای رفع این اکراه و اجبار، امام رعایت آزادی را در همه عرصه های اجتماعی، فرهنگی ، عقیدتی و اقتصادی لازم و ضروری می دانند :

      "سر لوحه اعلامیه حقوق بشر آزادی افراد است . هر فردی از افراد بشر آزاد است . باید آزاد باشد . همه باید در مقابل قانون علی السواء باشند . همه باید آزاد باشند، در محلشان، در سکنا آزاد باشند . در شغلشان آزاد باشند . در مشی شان باید آزاد باشند. این اعلامیه حقوق بشر است که سرلوحه اش این مطلب است . "      (صحیفه نور ،ج۲ ،ص۲۳-۲۴ ،صحیفه امام ، ج۳ ، ص۳۳۲ )

     " عقل این است . حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی به دست خودش باشد . هر ملتی سر نوشتش به دست خودش باشد . "                                                        (صحیفه نور ج۴، ص۲۵۱ ،صحیفه امام، ج۵ ، ص۵۰۸)

      امام برای انتقاد به اندازه ای ارج می نهد که گاه امتیاز نظام جمهوری اسلامی 

را بر نظام شاهنشاهی در آزادی انتقاد می دانند :

     " در رزیم سابق کسی قدرت حرف زدن نداشت. کسی قدرت انتقاد نداشت . یک کلمه انتقاد با نابودی او تمام می شد . یک قلم که یک نصف سطر در انتقاد می نوشت، نابودش می کردند . حالا راه انتقاد باز است . همه از دولت انتقاد می کنند . همه از هر چیزی که صحیح نیست، انتقاد می کنند ،ارشاد می کنند ."               (صحیفه نور ، ج۱۰،ص۱۶۱،صحیفه امام ج۱۱، ص۹)

      امام در پاسخ به پرسشی در باره آزادی عقیده و آزادی بیان مارکسیست ها می فرمایند :

     "در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیده ای هستند . ولیکن آزادی خرابکاری ندارند . در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است ."  (صحیفه نور ، ج ۳ ، ص۱۰۰، صحیفه امام ،ج۴ ، ص ۴۳۵)

    علی رغم این که ملت ایران با بذل جان و مال و فرزندان خود انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانیدند،  امام برای احترام به اندیشه و افکار عده قلیلی از مخالفان و تامین آزادی کامل آنان فرمودند :

    " من از ملت شریف انتظار دارم که به "جمهوری اسلامی " رای دهند که تنها این مسیر انقلاب اسلامی است  و کسانی که مخالف هستند، آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند و علمای اعلام شهرستان ها و قرا و قصبات و خود ملت مکلفند که نگذارند کسی سلب آزادی از کسی بکند و مراقبت کنند آزادانه هر کس رای خود را بدهد ." (صحیفه نور ، ج۵ ، ص۱۲۲-صحیفه امام، ج۶  ، ص۲۶۵ )

       در باور امام حتی مخالفان دین هم حق اظهار اندیشه و بیان دارند :

      " در جامعه ای که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیست ها در بیان مطلب خود آزاد خواهند بود . زیرا ما اطمینان داریم که اسلام در بر دارنده پاسخ به نیاز های مردم است . ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایده ئولوزی آن ها مقابله کند . در فلسفه اسلامی از همان ابتدا مسئله کسانی مطرح شده است که وجود خدا را انکار می کرده اند . ما هیچ گاه آزادی آن ها را سلب نکرده و بدان لطمه وارد نیاورده ایم . هر کس آزاد است اظهار عقیده کند ." 

 (صحیفه نور ، ج ۲ ، ص ۴۵ ، صحیفه امام ، ج۳ ، ص ۳۷۱) 

        امام، تمدن بدون آزادی را تمدن نمی داند و ملت غیر آزاد را متمدن نمی شناسد :

     " اول مرتبه تمدن ، آزادی ملت است ، تمدن ، یک مملکتی که آزادی ندارد،تمدن ندارد . مملکت متمدن آن است که آزاد باشد . مردم آزاد باشند در اظهار عقیده و رایشان . "  (صحیفه نور ، ج۳، ص۲۰۰، صحیفه امام ، ج۵، ص۳۲)

       یک مسلمان فکور و فرزانه ،خودکامگی و منطق زور را نه تحمیل می کند و نه تحمل . امام با تاکید برتحمیلی نبودن منطق اسلام می فرماید :

     " ما هرگز نمی خواهیم ارزش های اسلامی را بر غرب تحمیل کنیم، نه بر غرب و نه بر شرق، بر هیچ کس و هیچ جا ، اسلام تحمیل نمی شود . اسلام با تحمیل مخالف است . اسلام مکتب تحمیل نیست . اسلام آزادی را به تمام ابعادش ترویج کرده است . هر کس خواست  می پذیرد و هر کس نخواست نمی پذیرد ."  

 ( صحیفه نور ،ج۲۲ - ص۱۶۰ ، صحیفه امام ، ج۱ ، ص۱۵۶ -۱۵۷ )

 

  ازدیدگاه امام  آزادی انسان تا آنجا محترم است که مسلمان می تواند تا مرز کشتن مخالفان آزادی از حریم آزادی و حقوق خود دفاع کند :

   "اسلام، انسان را آزاد خلق کرده است و انسان را مسلط بر خودش و برمالش و برجانش و بر نوامیسش خلق فرموده ، امر فرموده است که مسلط است انسان،آزاد است انسان،هر انسانی در مسکن آزاد است . در مشروب و ماکول آنچه خلاف قوانین الهیه نباشد، آزاد است . در مشی آزاد است . حکم اسلام است که اگر کسی حمله برد به منزل کسی  برای آن کسی که مورد حمله واقع شده است، جایز است کشتن او . اسلام تا این قدر با آزادی ها موافق است ." 

 (صحیفه نور، ج۱، ص۶۸-، صحیفه امام، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷)

    "یکی از بنیادهای اسلام آزادی است . انسان واقعی ملت مسلمان یک انسان آزاد شده است ." (صحیفه نور ، ج۲ ، ص۲۶۳ ، صحیفه امام،  ج۴  ، ص۲۴۲- ۲۴۷)

     بسیاری از مردم ایران به خصوص بعضی از روشنفکران با وجود اعتقاد به فرائض مذهبی عمل نمی کنند و یا اصولا به مذهب عقیده ای ندارند . روش حکومت اسلامی در برابر آن ها چه خواهد بود ؟ این سوالی بود که خبرنگار لوموند فرانسه از حضرت امام پرسید . امام در پاسخ فرمودند :

      "ما سعی می کنیم به این افراد راه سلامت و نجات را نشان دهیم . اگر بخواهند این راه را بپیمایند، در زندگی یومیه خود آزاد خواهند بود . مگر این که بخواهند توطئه های زیان بخشی علیه ملت و کشور تدارک ببینند ."                                     (صحیفه نور ، ج۴-ص۱۸۶ ، صحیفه امام ، ج۵ ، ص۴۱۴ -۴۱۷)

        حوزه علم و پژوهش و دانشگاه نباید ابزار حاکمیت خودکامگی و سیاست بازی شود . بلکه باید محیط علم و تحقیق آزاد از هر گونه سلطه ای قداست خود و اعتماد مردم را حفظ کند . امام تصریح می کنند :

    "دانشگاهی که یک نفر آدم بر آن حکومت کند، این دانشگاه نمی شود .محیط علم باید محیط آزاد باشد . " (صحیفه نور ، ج۱، ص۲۷۴ ، صحیفه امام،  ج۳ ، ص۳۰۷)

    در یک جامعه آزاد و در یک فضای باز دموکراتیک، افکار و اندیشه های مختلف از دیدگاه های متنوع فکری، سیاسی ، عقیدتی مطرح می شود . همین فضا زمینه ساز تضارب صحیح آرا و اندیشه ها شده، شکوفایی قوه تفکر جامعه و بالندگی فکری و فرهنگی جوانان و نو جوانان از پی آمدهای مثبت و حیات بخش آن است . برخی تنگ نظران می پندارند همیشه و همه جا فقط افکار و اندیشه های درست باید مطرح شود .البته ملاک و معیار درستی و نادرستی گفتارها ونوشتارها نیز فقط سلیقه خودشان است ؛درحالی که اصل پدیده تضارب آرا مستلزم طرح آرای گوناگون و متضاد است و تا افکار متضاد مطرح نشود، تضارب آرا تحقق نمی یابد . امام در رهنمود روشنگر خود این حقیقت را به خوبی تبیین می کنند و علما و روحانیون را از برخورد حذفی و تند برحذر می دارند :

     "علما و روحانیون ان شاءالله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند . ولی از باب تذکر و تاکیدعرض می کنم . امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی مان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند ،با روی گشاده و آغوش باز حرف های آنان را بشنوند و اگر بی راهه می روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آن ها دهید . و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فورا رنگ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یک باره به وادی تردید و شک انداخت . این ها که امروز این گونه مسائل را عنوان می کنند ،مسلما دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می تپد . والا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به درد سر بیندازند . این ها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه ای است که خود فکر می کنند . به جای پرخاش و کنار زدن آن ها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مایوس نشوید . در غیر این صورت خدای نکرده به دام لیبرال ها و ملی گراها و یا چپ و منافقین می افتند و گناه این کم تر از التقاط نیست . وقتی ما می توانیم به آینده کشورو آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم . از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم و به همه شیوه ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می شود، احاطه داشته باشیم . فرهنگ دانشگاه ها و مراکز غیر حوزه ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیت ها بیشتر عادت کرده است تا فرهنگ نظری و فلسفی . باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله ها ، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیع تر گردد ."  (صحیفه نور ، ج۲۰ ، ص۲۴۳ ، صحیفه امام ، ج۲۱، ص۹۸- ۹۹)


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : شنبه 15 بهمن 1390 | 7:18 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |